ورود ممنوع
لطفا بزرگترها وارد نشوند...!
یه روز
کفشاتو ازت می دزدم...
کفشای تو رو
مطمءن باش اونها رو از هیچ جای دیگه نمی شه دزدید!
می ذارمشون زیر پیرهنم و تا خونه می دوم...
کسی چیزی نفهمید!
زیر کمد قایمشون می کنم و منتظر می مونم
...
خدا هم منو دوست داره!
فرداش بارون میاد
یواشکی کفشا رو بیرون میارم...
کفش راست تو به پای چپم
کفش چپ خودم هم به اوی یکی پام...
از خونه می زنم بیرون
کوچه گلیه
بچه های همسایه بهم می خندن
اعتنا نمی کنم
راه می رم...
راه می رم...
جای پاهام روی زمین می مونه
جای پاهامون روی زمین می مونه...
...
چشمامو می بندم و به عقب نگاه می کنم
همه ی آرزوی من...
دستای هم رو گرفتیم و زیر بارون راه می ریم...